آثارو برکات صلوات در دنیا و آخرت

 

اثار صلوات

 

نام کتاب : آثار و برکات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت
نام نویسنده : عباس عزیزى
مقدمه
صلوات یعنى چه ؟
صلوات چه اثرى در روح انسان دارد؟
صلوات چه ذکرى است ؟
صلوات چه آثارى در دنیا و برزخ و قیامت دارد؟
صلوات یعنى پیامبر و آل او.
صلوات بهترین هدیه از طرف خداوند براى انسان است .
صلوات تحفه اى از بهشت است .
صلوات روح را جلا مى دهد.
صلوات عطرى است که دهان انسان را خوشبو مى کند.
صلوات نورى در بهشت است .
صلوات نور پل صراط است .
صلوات شفیع انسان است .
صلوات ذکر الهى است .
صلوات موجب کمال نماز مى شود.
صلوات موجب کمال دعا و استجابت آن مى شود.
صلوات موجب تقرّب انسان است .
صلوات سپرى در مقابل آتش جهنم است .
صلوات انیس انسان در عالم برزخ و قیامت است .
صلوات جواز عبور انسان به بهشت است .
صلوات انسان را در سه عالم بیمه مى کند.
صلوات از جانب خداوند رحمت است و از سوى فرشتگان پاک کردن گناهان و از طرف مردم دعا است .
صلوات برترین عمل در روز قیامت است .
صلوات سنگین ترین چیزى است که در قیامت بر میزان عرضه مى شود.
صلوات محبوب ترین عمل است .
صلوات آتش جهنم را خاموش مى کند.
صلوات زینت نماز است .
صلوات گناهان را از بین مى برد.
صلوات فقر و نفاق را از بین مى برد.
صلوات بهترین داروى معنوى است .
چه خوب است که انسان دائم الصلوات باشد؛ چرا که پیامبر نیز دائم الصوات است .
چه خوب است همیشه زبان انسان مشغول ذکر صلوات باشد.
چه خوب است که فضاى جامعه و محیط کار خود را معطر به صلوات کنیم .
چه قدر از عمر مى گذرد و حرف هاى بیهوده از زبان ما خارج مى شود که دل انسان را سیاه مى کند، صلوات فرستادن بهتر از سکوت و خیال بافى هاى بیهود و سخنان بى ارزش است . پس اگر زبان مشغول صلوات باشد هم به عمر خود ارزش داده ایم و هم روح خود را جلا و فضاى محیط خود را نورانى کرده ایم . بیاییم دنیا و عالم برزخ و قیامت خود را با صلوات بیمه کنیم . و با این صلوات خداوند و اهل بیت (علیهم السلام ) را خوشحال کنیم .
عباس عزیزى پاییز ۱۳۷۹، حوزه علمیه قم
فصل اول : آثار و برکات صلوات در دنیا
بخش اول : استعانت پیامبران از صلوات
۱ – زنده شدن جوان مقتول
در میان بنى اسراییل ، شخصى کشته شد که قاتل او معلوم نبود. خداوند وحى فرستاد که گاوى را با صفات مخصوصى کشته ، یکى از اعضاى او را بر بدن مقتول بزنند تا او خبر از قاتل خود دهد. آن گاو نزد جوانى از بنى اسراییل بود که خداوند به این جوان عنایت کرد و صلوات را تعلیم داده بود.
آن جوان در خواب دید که به او امر شد که گاوش را نفروشد، مگر به امر مادرش . آن جوان از خواب برخاست ، بنى اسراییل نزد او آمدند تا گاو را از او بخرند، مادر جوان گفت : باید پوست این گاو را پر از طلا کنید تا آن را به شما بفروشیم . آن ها راضى شده ، گاو را خریدند، سپس او را کشته و یکى از عضوهاى بدنش را بر پیکر مرده زدند. آن مرده زنده شد و خبر داد که قاتل او پسر عمویش ‍ است .
بنى اسراییل گفتند: نمى دانیم که کدام عجیب تر است : زنده شدن این جوان یا ثروتمند شدن این مرد.
خداوند به حضرت موسى (علیه السلام ) وحى کرد که : ((به بنى اسراییل بگو که اگر مى خواهند زندگى دنیایى آنها نیکو گردد و در آخرت نیز بهشت نصیب آن ها گردد، ذکرى را بگویند که این جوان بدان تمسک جست و آن صلوات بر محمد و آل محمد (علیه السلام ) مى باشد.))
آن جوان به موسى (علیه السلام ) گفت : من چگونه این اموال را از شر حسودانم و دشمنانم حفظ نمایم ؟
موسى گفت : ((بر اموالت صلوات بر محمد و اهل بیت طاهرینش بفرست تا خداوند ضرر هر دشمن و حسودى را از تو دفع نماید.))
بنى اسراییل نزد موسى آمدند و گفتند: ما همه اموال خود را به این جوان بخشیدیم ، دعایى کن که خداوند نیز به ما روزى گسترده عنایت فرماید.
موسى گفت : ((شما نیز به انوار مقدس اهل بیت توسل جویید و بر محمد و اهل بیت او صلوات بفرستید.)) آن ها نیز چنین کردند، سپس حق تعالى وحى فرستاد به موسى (علیه السلام ) که : ((در فلان خرابه هزاران دینار طلا وجود دارد، آن را میان خود قسمت نمایید.))
این فراوانى مال ، به سبب برکت صلوات بر محمد و اهل بیت او حاصل شد.
۲ – سه بار بر محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) صلوات بفرست !
وقتى حضرت آدم (علیه السلام ) وارد بهشت شد، در بهشت حوران پاکیزه سرشت بسیار بودند؛ اما حضرت آدم با آن ها الفتى نداشت . وقتى حضرت حوا آفریده شد و آدم بر او نگریست از او پرسید: تو چه کسى هستى ؟
حوا شرمگین شد و چیزى نگفت ، جبرییل به آدم گفت : ((این حواست ، او را براى تو آفریده اند و او محرم و همدم توست .))
حضرت آدم وقتى فهمید که حوا متعلق به اوست خواست به سوى او دست دراز کند جبریل گفت : اى آدم ! اگر او را مى خواهى ، باید او را عقد کرده و برایش مهریه تعیین کنى .))
آدم فرمود: ((اى برادر! تو مى دانى که من پولى و نقدى ندارم چگونه او را عقد کنم ؟))
جبرییل گفت : ((سه بار به حبیب خدا محمد مصطفى (صلى الله علیه و آله و سلم ) صلوات بفرستى تا حوا بر تو حلال شود.))
۳ – نجات بنى اسراییل
در تفسیر امام حسن عسکرى – (علیه السلام )(۱) – در بیان آیه :
واذا نجیناکم من آل فرعون یسومونکم سوء العذاب یذبحون ابناءکم ویستحیون نساءکم وفى ذلکم بلاء من ربکم عظیم ؛(۲)
((اى گروه بنى اسراییل ! به یاد آورید وقتى را که نجات دادیم ما، شما را از آل فرعون که عذاب مى کردند شما را، به عذاب سخت مى کشتند پسران شما را، و زنده مى گذاشتند زنان شما را. و در این ، امتحان عظیمى بود از جانب پروردگار شما.))
مذکور است که : از جمله عذاب شدید آن قوم ، یکى آن بود که بنى اسراییل را براى عمل بنایى مى بردند و مى ترسیدند که بگریزند. و به این سبب ، پاهاى ایشان را در بند مى گذاشتند. و به ایشان مى گفتند که گل را برداشته ، بر نردبان بالا برید، و بسا بود که مى افتادند و مى مردند، یا زمین گیر مى شدند.
تا آن که حق تعالى به موسى – (علیه السلام ) – وحى کرد:
به ایشان بگو، که پیش از شروع در عمل ، بر محمد و آل طیبین آن حضرت – (علیهم السلام ) – صلوات فرستند، تا آن که برایشان سبک و آسان گردد. و چنان کردند، و بر ایشان آسان گردید.
و امر نمود به آن کسانى که در اول عمل فراموش مى کردند، و مى افتادند و زمین گیر مى شدند که صلوات بخوانند و اگر خود نمى توانستند بخوانند، دیگرى برایشان بخواند. و چون چنین مى کردند، شفا مى یافتند.
و سبب کشتن پسران بنى اسراییل ، این بود که به فرعون گفته بودند: در میان بنى اسراییل ، مولودى خواهد آمد که هلاک تو بر دست او واقع خواهد شد. و فرعون امر نمود که پسران ایشان را بکشند، و زنان ایشان را حیله ها مى کردند که حامله نشود. و اگر حامله مى شدند فرزند خود را مى بردند، و در صحراها و زمین هاى گود پنهان مى کردند، و ده مرتبه صلوات بر محمد و آل او – صلوات الله علیهم – مى فرستادند. و حق تعالى ملکى را مى فرستاد که آن کودک را تربیت نماید؛ و از انگشت او شیر جارى مى کرد که آن را بمکد؛ و از انگشت دیگرش ، طعام که ملایم آن بود، جارى مى ساخت . و از فرزندان بنى اسراییل آن چه سالم ماندند، بیشتر بودند از آن چه کشته شدند. و زنان بنى اسراییل را که زنده مى گذاشتند، آنها را کنیزان خود قرار مى دادند.
پس بنى اسراییل به نزد موسى – (علیه السلام ) – رفتند، و گفتند: این گروه بر دختران و خواهران ما قرعه مى اندازند.
موسى به آنها امر کرد که وقتى مردى از آن گروه ، قصد شما نماید، بر محمد و آل طاهرین آن حضرت – صلوات الله علیهم – صلوات فرستید. و آن زنان ، صلوات مى فرستادند. و خدا هر که را که قصد ایشان کرده بود، از ایشان باز مى داشت به این که مشغول شغل مى گردید، یا به مرضى گرفتار مى شد، یا زمین گیر مى گردید، یا این که بر آن زن رحم مى کرد، و از آن زن مى گذشت .
و اتفاق نشد که مردى از قوم فرعون ، بر زنى از بنى اسراییل برسد، و حق تعالى به واسطه صلوات ایشان را نجات ندهد.
۴ – توصیه خدا به موسى به صلوات زیاد
حق تعالى به موسى پیامبر خطاب نمود:
((مى خواهى من به تو نزدیک تر باشم از کلام تو به زبان تو و از دیدن تو به چشم تو و از روح تو به بدن تو و از اندیشه تو به دل تو، به حبیب من محمد مصطفى – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – صلوات بسیار فرست .))
۵ – غلبه یهود به برکت صلوات
خداوند به یهودیان وحى فرمود که :
((هرگاه دچار مصیبتى شدند، با صلوات بر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیت آن حضرت خود را نجات دهند.))
ده سال قبل از ظهور پیامبر اسلام ، دو قبیله ((اسد)) و ((غطفان )) با گروهى از مشرکان ، به یهودیان حمله کردند، یهودیان خدا را با صلوات بر پیامبر صدا زده و مشرکان را شکست دادند.
پس از این شکست دو قبیله ((اسد)) و ((غطفان ))، سپاهى در حد سى هزار نفر را تشکیل داد و به جنگ یهویان که سیصد تن بیش نبودند آمدند، مشرکان ، آب و غذا را از یهودیان منع کردند و به آنها گفتند: ما همه شما را کشته ، فرزندان و زنان شما را اسیر نموده و اموال تان را غارت مى کنیم .
یهودیان این بار نیز با صلوات بر محمد و اهل بیت او (علیهما السلام ) خود را نجات دادند، به این ترتیب که پس از فرستادن صلوات ، با وجودى که فصل تابستان بود باران بارید، و کاروانى که حامل آذوقه بود نیز مخفیانه وارد قلعه یهودیان شد. در حالى که مشرکان در خواب بودند.
پس از آن که از خواب بیدار شدند، گفتند: جنگ را زودتر آغاز کنیم ؛ زیرا یهودیان هم تشنه و هم گرسنه اند.
یهودیان گفتند: خداوند به ما هم طعام رسانید و هم آب و ما قادر بودیم وقتى که شما در خواب بودید شما را بکشیم ؛ اما این کار را نکردیم .
مشرکان که جریان را این گونه دیدند، باز هم بر عناد خود افزودند و به یهودیان پیشنهاد مبارزه دادند، یهودیان این بار با تمسک به صلوات بر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بر سى هزار مشرک پیروز شدند، در حالى که تعداد آن ها سى صد نفر بیش نبود.
این بود، یارى کردن حق تعالى ، یهود را بر مشرکان ، به سبب آن که بر محمد و اهل بیت آن حضرت صلوات فرستادند.
۶ – صلوات ، علت خلیل شدن ابراهیم
امام حسن عسکرى – (علیه السلام ) – فرمود:
انما اتخذ الله ابراهیم – (علیه السلام ) – خلیلا لکثرة صلواته على محمد واهل بیته صلواة الله علیهم اجمعین ؛
خداوند حضرت ابراهیم – (علیه السلام ) – را خلیل خود انتخاب کرد؛ براى این که او بر محمد – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – و خاندانش که درود خدا بر آنان باد، زیاد صلوات مى فرستاد.(۳)
بخش دوم : سیره معصومین در فرستادن صلوات
۷ – چگونگى صلوات فرستادن
عبدالرحمن بن کثیر مى گوید: به امام صادق – (علیه السلام ) – عرض کردم : ما در وقت صلوات فرستادن چه بگوییم ؟
فرمود بگویید:
اللهم انا نصلى على محمد نبیک وعلى آل محمد کما امرتنا به وکما انت صلیت علیه .
سپس فرمود: ((ما نیز چنین صلوات مى فرستیم .))
۸ – شرط استجابت دعاى امت پیامبر
شخص یهودى خدمت امیرالمؤ منین على – (علیه السلام ) – آمد، و از فضل خاتم الانبیاء – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – بر سایر انبیاء – (علیهم السلام ) – سؤ ال نمود، و گفت که حق تعالى ملایکه را به سجده آدم – (علیه السلام ) – امر کرد.
آن حضرت فرمود: ((افضل از آن را به محمد – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – کرامت نموده ؛ زیرا که خود بر او صلوات فرستاد، و به ملایکه امر فرمود که بر او صلوات فرستند، و عبادت عباد را تا روز قیامت ، در صلوات بر آن حضرت قرار داد، و فرمود که : ان الله وملائکته یصلون على النبى یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه وسلموا تسلیما و هر که در حال حیات یا بعد از وفات آن حضرت ، بر او صلوات مى فرستد، حق تعالى به هر صلواتى ده صلوات بر آن کس مى فرستد، و ده حسنه به او عطا مى فرماید.
و هر که بعد از وفات آن جناب ، بر او صلوات فرستد، آن حضرت مطلع مى شود و بر آن کس صلوات و سلام مى فرستد، مثل صلواتى که فرستاده است و حق سبحانه و تعالى ، دعاى امت او را، در هر چه از پروردگار سؤ ال نمایند، موقوف مى دارد و به اجابت نمى رساند، تا آن که بر آن حضرت صلوات فرستند. و این بزرگ تر و عظیم تر است از آن چه به آدم – (علیه السلام ) عطا فرمود.
۹ – سیره امام سجاد (علیه السلام )
اللهم صل على محمد وآله ، فى کل اوان وقت وکل وعلى کل حال عدد ما صلیت على من صلیت علیه ، واضعاف ذلک کله بالاضعاف التى لا یحصیها غیرک ، انک فعال لما ترید.
((بار خدایا! بر محمد آل او درود فرست ، در هر هنگام و هر زمان و بر هر حال ، به شماره درودى که فرستاده اى بر هر که درود فرستاده اى . و چندان برابر همه آنها، به چندان برابرى که جز تو آنها را نتواند شمرد؛ زیرا تو هر چه بخواهى ، به جا آورنده اى .(۴)))
۱۰ – صلوات هم وزن عرش
رب صل علیهم زنة عرشک ومادونه ، وملاء سمواتک وما فوقهن ، وعدد ارضیک وما تحتهن وما بینهن ، صلوة تقربهم منک زلفى ، وتکون لک ولهم رضى ، ومتصلة بنظائرهن ابدا.
((پروردگارا! برایشان درود فرست ، هم وزن عرش خود و آن چه زیر عرش است (همه عالم )؛ و مقدار آن چه آسمان هایت و آن چه در بالاى آن هاست را پر گرداند؛ و به مقدار شماره زمین هایت و آن چه در زیر آنها و میان آنهاست (را پرسازد)؛ درودى که ایشان را به کمال قرب تو رساند؛ و براى تو و ایشان خوشنودى ؛ و همیشه به مانندهاى آن ، درودها پیوسته باشد.(۵)))
۱۱ – صلوات شفاعت کننده
اللهم صل على محمد وآله ، کما هدیتنا به ، و صل على محمد وآله ، کما استنقذ تنابه ، وصل على محمد واله صلوة تشفع لنا یوم القیمة ویوم الفاقة الیک ، انک على کل شى ء قدیر، وهو علیک یسیر؛
بار خدایا! بر محمد و آل او درود فرست ، چنان که ما را به سبب او (به راه حق ) هدایت نمودى . و بر محمد و آل او درود فرست ، چنان که ما را به وسیله آن حضرت از (جهل و نادانى ) رهانیدى و بر محمد و آل او درود فرست ، درودى که ما را روز رستاخیز و روز نیازمندى به تو شفاعت نماید؛ زیرا تو بر هر چیز توانایى ، و آن بر تو آسان است .(۶)
۱۲ – شادکردن رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم )
از حضرت امام صادق – (علیه السلام ) – روایت شده که :
هر که خواهد که شاد گرداند محمد و آل آن حضرت را – (صلوات الله علیهم ) – به این نحو، به ایشان صلوات فرستد:
اللهم یا اجود من اعطى ویا خیر من سئل ویا ارحم من استرحم . اللهم صل على محمد وآله فى الاولین وصل على محمد وآله فى الاخرین وصل على محمد وآله فى الملا الاعلى وصل على محمد وآله فى المرسلین . اللهم اعط محمدا و آله الوسیلة والفضیلة والشرف والرفعة والدرجة الکبیرة . اللهم انى امنت بمحمد – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – ولم اءره فلا تحرمنى یوم القیامة رویته وارزقنى صحبته وتوفنى على ملته واسقینى من حوضه مشربا رویا سائغا هنیئا لا اظماء بعده ابدا انک على کل شى ء قدیر. اللهم انى آمنت بمحمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) و لم اءره فعرفنى فى الاجنان وجهنه . اللهم بلغ محمدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) منى تحیة وسلاما.
۱۳ – وقت صلوات امام رضا (علیه السلام )
امام رضا – (علیه السلام ) – هنگام صبح پس از نماز و پس از سلام ، در جایگاه نماز مى نشست و به تسبیح و حمد و تکبیر و تهلیل خدا مشغول مى شد، و به پیامبر و آل او صلوات مى فرستاد تا این که خورشید طلوع مى کرد.(۷)
۱۴ – مناظره امام هشتم
در مجلس ماءمون در حضور اما هشتم ، سخن از مسئله اى به میان آمد که به پیامبر گفته بودند که سلام دادن به شما را مى دانیم ؛ ولى صلوات بر شما چگونه است ؟
پیامبر پاسخ فرمود: تقولون اللهم صل على محمد وآل محمد کما صلیت وبارکت على ابراهیم وآل ابراهیم انک حمید مجید
ماءمون به اهل مجلس خود که همه از علماى مذاهب اسلامى بودند گفت : آیا در این باره (صلوات بر پیامبر به صورت فوق ) اختلافى به چشم مى خورد؟
آنها گفتند: نه و در این باره همه امت (مذاهب ) متفق اند ماءمون به امام هشتم گفت : آیا درباره آل پیامبر توضیحى دارید؟
امام فرمود: ((به من بگویید مراد از ((یس والقران الحکیم )) کیست ؟))
آنان گفتند: شکى نیست که منظور از ((یس )) محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) است .(۸)
۱۵ – عبادت امام (علیه السلام ) در سفر
رجاء بن ابى ضحاک ، فرمانده ماءموران براى آوردن امام رضا – (علیه السلام ) – در ضمن شرح عبادت هاى شبانه روزى امام مى گوید:
امام رضا – (علیه السلام ) – هنگامى که صبح مى کردند، نماز را مى خواند، پس از اسلام ، در جایگاه نماز مى نشست و به تسبیح و حمد و تکبیر و تهلیل خدا مشغول مى شد، و به پیامبر و آل او صلوات مى فرستاد تا این که خورشید طلوع مى کرد.(۹)(۱۰)
۱۶ – صلوات و دعاى امام جواد (علیه السلام )
امام جواد – (علیه السلام ) – در دعاى هر روزه ماه مبارک رمضان عرضه مى دارد:
((اى آن که پیش از همه چیز بوده ؛ سپس همه چیز را آفریده ؛ سپس باقى مى ماند، در حالى که همه چیز فانى مى شود.
اى آن که چیزى مانندش نیست ؛ و اى آن که نه در آسمان هاى فراتر، و نه در زمین هاى فروتر، و نه روى آنها، و نه زیر آنها، و نه در میان آنها معبودى جز او نیست ، که پرستیده شود.
تو را حمد مى کنم ، حمدى که هیچ کس – جز تو – را یارى شمردن آن نباشد.))
پس درود فرست بر محمد و آل محمد، درودى که هیچ کس – جز تو – را یاراى شمردن آن نباشد.(۱۱)
۱۷ – دعاى قبل از طلوع خورشید
امام عسگرى (علیه السلام ) قبل از طلوع خورشید این دعا را مى خواند:
((اى اولى که قبل از او اولى نیست ، و اى آخرى که غیر او آخرى نیست ، اى قیومى که انتهایى براى قدمتش نیست ، اى عزیزى که براى عزتش انقطاعى نیست ، اى چیره و قادرى که در سلطنتش ضعفى نیست ، اى کریمى که نعمتش دایمى است .
در پیشگاه تو نیازهایم را تقدیم مى دارم و مى خواهم که بر محمد و اهل بیتش (علیه السلام ) درود فرستى .(۱۲)(۱۳)
بخش سوم : ثوات صلوات
۱۸ – صلوات در کلام الهى
ان الله وملائکته یصلون على النبى ، یا ایها الذین امنوا صلوا علیه وسلموا تسلیما؛
((خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى فرستد، اى کسانى که ایمان آورده اند، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا تسلیم فرمان او باشد.(۱۴)
از امام کاظم (علیه السلام ) درباره معناى درود خدا و فرشتگان و مومنان در آیه ((خداوند و فرشتگان او بر پیامبر درود مى فرستند، اى کسانى که ایمان آورده اید! بر او درود فرستید و به فرمانش به خوبى گردن نهید.)) سؤ ال شد، فرمود: ((درود فرستادن خدا، نوعى رحمت از جانب اوست و درود فرشتگان ستایشى است از آنها نسبت به رسول خدا و درود مومنان ، دعایى است از آنها براى پیامبر.
امام صادق (علیه السلام ) نیز درباره همین آیه مى فرماید: ((پیامبر را ثنا گویید و به او سلام فرستید!)) (یا به فرمانش گردن نهید.)
۱۹ – من از محاسبه ثواب عاجزم
رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – فرمود:
((وقتى به معراج رفتم دیدم ملکى را که هزار هزار دست دارد ((یک میلیون )) و هر دستى هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتى هزار هزار بند دارد.
آن ملک گفت : من حساب دانه هاى قطرات باران رامى دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دریا مى بارد، و عرض کرد: تعداد قطرات باران را از ابتداى خلقت تا حال را مى دانم آن وقت عرض کرد: حسابى است که من از محاسبه آن عاجزم .)) فرمود: ((چیست ؟))
عرض کرد: هرگاه جماعتى از امت تو با هم باشند و با هم برتو صلوات بفرستند، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم .
اللهم صل على محمد و آل محمد
۲۰ – صلوات خدا بر صلوات فرستنده
احمد حنبل ، در مسند خود، از عبدالرحمن بن عوف روایت کرده است :
روزى رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – از مدینه بیرون رفت ، وارد نخلستان شد، به سجده رفت . سجده آن جناب ، آن قدر طول کشید که من ترسیدم مبادا آن حضرت ، وفات کرده باشد. آمدم به آن حضرت نگریستم . سر مبارک را از سجده برداشت ، و فرمود: ((تو را چه مى شود؟))
من صورت حال را به عرض رسانیدم . فرمود: ((جبرییل بر من نازل شد، و گفت مى خواهى تو را بشارت دهم ؟ به درستى که حق تعالى فرمود: هر که بر تو صلوات فرستد، من بر او صلوات مى فرستم . و هر که بر تو سلام گوید، من بر او سلام مى گویم .))
۲۱ – سؤ ال از ثواب صلوات در خواب
در دارالسلام محدث نورى رحمه الله علیه مى فرماید:
در خواب دیدم گویا سوار بر اسب با جمعیت بسیارى از بالاى کوه بلندى پایین مى آییم ، ناگهان متوجه شدم که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) – سواره در پیش روى ماست و ما پشت سر آن حضرت – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – حرکت مى کنیم و بین ما و آن بزرگوار- (صلى الله علیه و آله و سلم ) – اندکى فاصله هست ، و کسى با آن حضرت – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – نیست .
در این موقع از اسب پیاده شده و از جمعیت جلو افتادم خود را به آن حضرت رساندم ، مهار اسبش را گرفتم و بر او سلام نمودم ، و عرضه داشتم : ثواب کسى که بگوید – و یکى از اذکار معروف از تهلیل (۱۵) و حولقه (۱۶) و صلوات را بیان داشتم که پس از بیدارى آن را فراموش کردم – چیست ؟
رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – با تبسم به من توجه نمود و فرمود: ((درباره چه کسى ؟))
دریافتم که مقصود آن حضرت – (صلى الله علیه و آله و سلم ) این است که ثواب براى هر گوینده اى نیست . عرضه داشتم : کسى که ایمان به خدا و شما و – ائمه (علیهم السلام ) – داشته باشد.
فرمود: خداوند به او پنج گنج عطا مى کند. معدن کبریت که از آن طلا بیرون مى آید، و دوم معدن یاقوت ، و آن گاه بقیه را مشابه آن دو بیان فرمود.))
و من ترتیب آنها را فراموش کردم و آنگاه سکوتى کرد و در حالى که ما پشت سر آن حضرت – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – حرکت مى کردیم دوباره به من نگاه کرد و با تبسم فرمود: ((اما معدن اول منم . و باقى معادن را به سایر پنج تن آل عبا تاءویل نمود.))
در این موقع چنان سرور و خوشحالى به من دست داد که جز خدا کسى نمى داند، تا این که به پایین رسیدیم و آن گاه آن حضرت – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – از کوه دیگرى بالا رفت و من همراه جمعیت بازگشتم . و پس از یک ماه خداوند زیارت خانه اش و زیارت قبر پیامبرش – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – را نصیب من فرمود.
۲۲ – ثواب ده هزار بار صلوات
شخصى نزد سلطان محمود سبکتکین آمد و گفت : مدتى بود که مى خواستم رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – را در خواب ببینم ، و عرضى که دارم به آن غمخوار بگویم . قضا را، سعادت مساعدت نمود و در شب گذشته ، به این دولت رسیدم و جمال با کمال آن عدیم المثال را در خواب دیدم . وقتى چون آن جناب را خوشحال یافتم ، قدم در بساط جراءت گذاشتم و گفتم : یا رسول الله ! هزار درهم قرض دارم ، و بر اداى آن قادر نیستم ، و مى ترسم که اجل در رسد، و آن وام در گردن من بماند.
آن حضرت فرمود: برو به نزد محمود سبکتکین و آن مبلغ را از او بستان .
عرض کردم : شاید از من باور نکند و نشان طلبد.
فرمود: به او بگو به آن نشان که در اول شب چون تکیه مى کنى ، سى هزار مرتبه به من صلوات مى فرستى و در آخر شب که بیدار مى شوى ، سى هزار مرتبه دیگر بر من صلوات مى فرستى .
سلطان از شنیدن این داستان گریه کرد و آن مرد را تصدیق نمود و قرض او را ادا کرد و هزار درهم دیگر نیز به او بخشید.
ارکان دولت ، تعجب نموده گفتند: اى سلطان این مرد را در این سخن محال تصدیق مى کنى ؛ و حال آن که ما در اول شب و آخر شب با توییم . نمى بینیم که به فرستادن صلوات اشتغال نمایى ، و اگر کسى در تمام اوقات شبانه روزى به فرستادن صلوات اشتغال نماید، نمى تواند که شصت هزار مرتبه صلوات فرستد. پس چگونه در این صورت در اول و آخر شب میسر مى گردد؟ سلطان گفت که : من از علما شنیده ام که هر که یک بار به صلوات مذکوره صلوات فرستد چنان است که ده هزار بار صلوات فرستاده و من در اول شب سه مرتبه و در آخر شب سه مرتبه این صلوات را مى خوانم و چنان مى دانم که شصت هزار بار صلوات فرستاده ام . پس پس از این درویش که پیغام آن حضرت را آورده است ، راست مى گوید و این گریه من از شادى است .
۲۳ – صلوات بهترین دعا
عبدالسلام (بن عبدالرحمن ) بن نعیم گوید: به امام صادق (علیه السلام ) عرض کردم : من داخل کعبه شدم و دعایى به خاطرم نیامد جز صلوات بر محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: ((آگاه باش مانند تو در فضیلت و ثواب کسى از خانه خدا بیرون نیامده است .(۱۷)))
۲۴ – صلوات فرستادن بر محمد و اهل بیت او
امام صادق – (علیه السلام ) – فرمود: ((در پاره اى از کتاب ها یافتم که هر کس بر محمد و آل محمد (علیهم السلام ) صلوات بفرستد، خداوند یک صد حسنه در نامه عملش بنویسد، و هر کس (بر محمد و اهل بینش صلوات فرستد به این طریق که ) بگوید:
صلى الله على محمد واهل بیته
خداوند براى او هزار حسنه بنویسد.(۱۸)
۲۵ – یکبار صلوات فرستادن
امام صادق – (علیه السلام ) فرمود:
((هنگامى که نام پیغمبر – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – برده مى شود بر آن حضرت بسیار صلوات بفرستید؛ زیرا هر کس یک بار بر او صلوات فرستد خداوند هزاربار در هزار صف از فرشتگان بر وى صلوات فرستد، و هیچ مخلوقى باقى نماید مگر این که بر آن بنده صلوات فرستد از جهت صلوات خداوند و فرشتگانش بر او، و دست نکشد از این ثواب ها و بى رغبتى ننماید؛ مگر نادان خود بین که خدا و رسول از وى بیزارند.))
شرح : مراد از صلوات خداوند و فرشتگان فرو ریختن رحمت و برکت و لطف و کرامت و نعمت خدا است بربنده خویش .
۲۶ – درود فرشتگان بر صلوات فرستنده
رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – فرمود:
من صلى على صلى الله علیه وملائکته فمن شاء فلیقل ومن شاء فلیکثر.
((هر کس بر من صلوات و درود فرستد، خدا و فرشتگانش بر وى صلوات و درود مى فرستند. هر که خواهد کم و هر که خواهد بسیار این عمل را انجام دهد.))
۲۷ – صلوات و درود فرشتگان
اسحاق بن فروخ از امام صادق – (علیه السلام ) – فرمود:
((اى اسحاق بن فروخ ! هر که ده بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد، خدا و فرشته ها صدبار بر او صلوات بفرستد و هر که صدبار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد، خدا و فرشته ها هزاربار بر او صلوات فرستند، آیا نشنیده اى گفته خداى عزوجل را (سوره احزاب ، آیه ، ۴۳): ((اوست آن خداوندى که رحمت مى فرستند بر شما و هم فرشته هایى که رحمت مى خواهند براى شما تا بیرون آورند شماها را از تاریکى ها و تیرگى ها به سوى روشنى و خدا درباره مؤ منان مهربان است .(۱۹)
۲۸ – پاداش صلوات
امام رضا – (علیه السلام ) – فرمودند: ((صلوات بر محمد و آل او، معادن با پاداش و ثواب تسبیح و تکبیر گفتن است .))
۲۹ – یک بار صلوات و بخشش ده خطا
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) – فرمود: ((هر کس بر من یک بار درود فرستد، خدا بر او ده بار درود خواهد فرستاد و ده خطا را از او برطرف خواهد ساخت و ده درجه را برایش بالا خواهد برد.))
۳۰ – کامل ترین ذکر
امام رضا – (علیه السلام ) – فرمود:
((صلوات بر محمد و آل او، معادل است به ذکر سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر.
۳۱ – صلوات در آغاز دعا
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
((لازم است بر هر یک از شما که هنگام اظهار حاجت در پیشگاه خداوند بزرگ با ستایش الهى آغاز کند و به تمجید پیامبر و آل او بپردازد و سپس به تقصیرها و گناهان خود اعتراف کند و پس از آن حاجت خود را در میان نهد.(۲۰)))
۳۲ – محبوب ترین عمل
پیامبر اکرم – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – فرمود: ((از جبرییل پرسیدم : محبوب ترین اعمال کدام است ؟)) پاسخ داد: ((صلوات و درود بر شما اى محمد! و محبت على بن ابى طالب .))
۳۳ – بهترین اعمال در آخرت
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند:
((بهترین اعمال در آخرت سه چیز است :
۱٫ صلوات بر محمد و آل محمد.
۲٫ آبرسانى به تشنه ها.
۳٫ حب و دوستى على بن ابى طالب ))
۳۴ – صلوات هنگام یادآورى نام پروردگار
مردى از امام هشتم (علیه السلام ) از تفسیر آیه ((وذکر اسم ربه فصلى )) سؤ ال کرد فرمود: مراد این است که هرگاه نام پروردگار متعال بر زبان آمد، بر محمد و آل محمد درود و صلوات ، تقدیم شود.(۲۱)))
۳۵ – همراهى ملایک
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: ((همیشه کاروانى از ملایک به امر الهى در عالم در حرکت اند و هنگامى که به جلسه ذکر و صلوات مى رسند، به یکدیگر مى گویند: فرود آیید! وقتى که فرود آمدند اهل جلسه را در هنگام دعا با آمین گفتن و در هنگام صلوات نیز با صلوات ، همراهى مى کنند و در پایان به یکدیگر مى گویند: خوشا به حال افراد این جلسه که خدا آنان را آمرزید!))
۳۶ – رهنمود پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم )
ابوسعد خدرى مى گوید: عمار یاسر به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) گفت : دوست دارم تا به قدر عمر نوح در میان ما زندگى کنى ! پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: ((اى عمار! زندگى من در میان شما خیر است و فوت من نیز ((شر)) نخواهد بود؛ چرا که در حال حیات من ، پیش من مى آیند و عرض حال مى کنند و من هم از خدا براى شما طلب غفران مى کنم ؛ ولى پس از وفات من ، تقواى الهى را پیشه خود سازید و به بهترین وجهى بر من و اهل بیت من ((صلوات )) بفرستید؛ زیرا اسم هاى شما، پدر و مادرتان و اقوام تان بر من عرضه خواهد شد، اگر در آن لیست اسامى ، اعمال نیک شما ضبط شده باشد، خدا را سپاس مى گویم و اگر غیر آن باشد از خداوند متعال براى شما، طلب غفران از گناهان شما را دارم .(۲۲)
۳۷ – هنگام از دست دادن و یا نابودى چیزى
پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: ((هنگامى که چیزى از بین رفت بگو: ((اللهم صل على محمد و آل محمد.))
۳۸ – صلوات خدا
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: ((جبرییل بر من نازل شد و گفت : خداوند متعال مى فرماید: هر کس که بر تو صلوات بفرستد، من و فرشتگانم ده بار بر او صلوات مى فرستیم و کسى که بر تو سلام دهد من و فرشتگانم ده بار بر او سلام مى دهیم .))
۳۹ – صلوات به معناى عهد
حضرت موسى بن جعفر از پدر بزرگوار خود (علیه السلام ) نقل فرموده :
((هر که بر پیامبر صلوات مى فرستد، به معنى است که من بر عهد و پیمان خود هستم آن عهد و پیمانى که وقتى خداوند در عالم ذر فرمود: ((آیا من پروردگار شما نیستم ، همه گفتند: بلى .))
بخش چهارم : برکت صلوات :
۴۰ – باریدن طلا از آسمان
در ((حکایات الصالحین )) آوردند که :
فقیرى محتاج و عیالوار، براى طلب پول از خانه بیرون آمد، نمى دانست که به کجا برود. ناگاه گذارش به کنار مجلس واعظى افتاد که حاضران را به فرستادن صلوات ترغیب مى فرمود. آن فقیر در آن جا ایستاد و شنید که واعظ مى گفت : در فرستادن صلوات ، تقصیر مکنید که اگر توانگر بر آن سرور صلوات فرستد، در مالش برکت به هم مى رسد و اگر فقیر صلوات فرستد، حق تعالى از آسمان روزى بر او مى فرستد.
آن فقیر، از آن مجلس بیرون رفت و به فرستادن صلوات مشغول شد؛ بعد سه روز، از ویرانه اى مى گذشت ، پایش به سنگى خورد. آن سنگ کنده شد و سبوى پر از زر، در زیر آن سنگ ظاهر گردید.
آن مرد گفت : وعده روزى من از آسمان است ، و روزى زمین را نمى خواهیم ، و آن سنگ را در جاى خود گذاشت و به خانه آمد، صورت حال را با زن خود گفت . آن مرد، همسایه اى داشت که یهودى بود. قضا را، در آن وقت ، آن یهودى بر بام خانه خود بود؛ و حکایت آن مرد را که با زنش مى گفت ، شنید. و فى الحال ، از بام فرود آمده ، به ویرانه رفت ، آن سبو را برداشته ، به خانه آمد. وقتى سر آن را گشود، دید که سبو، پر از مار و عقرب است . به اطرافیان خود گفت : این همسایه مسلمانان ، دشمن ما است . وقتى که من در بام بودم ، فهمیدم ، و آن سخن را براى این گفت که در طمع افتم ، و آن سبو را به خانه آورم ، و از آن ضررى به من رسد. پس بهتر آن است که آن را به بام برده از راه روزنه ، در خانه او ریزم ، تا آن که براى من مى خواست ، به خودش برگردد.
به بام آمد، در وقتى که زن آن فقیر، به شوهر خود مى گفت : روا باشد که تو سبوى پر از زر بیابى و آن را بگذارى و ما در فقر و تنگدستى باشم ؟
آن مرد مى گفت : امیدوارم که روزى ما از آسمان نازل شود.
ناگاه یهودى ، سر سبو را گشود و آن را سرنوشت ساخت ؛ آن مرد، آوازى شنیده سر را بالا کرده دید که از روزنه خانه او، زر فرو ریخت . فریاد زد: اى زن ! این زر است که از آسمان فرو مى ریزد، و آن زرها را بر مى داشت ، و صلوات مى فرستاد.
وقتى یهودى دید که از سبو زر مى ریزد، آن را برداشت ، در آن مکان ، دید که همان مار و عقرب است . باقى را نیز، در خانه درویش ‍ ریخت ، و همه زر سرخ بود. آن یهودى دانست که این سرى است از اسرار غیبى که به ظهور مى رسد. در خاطرش گذشت که این همان حکم آب نیل دارد، که در زمان حضرت موسى ((على نبینا و آله و (علیه السلام ))) در نظر قبطى خون مى نمود، و در نظر سبطى آب بود. و فى الحال ، آن درویش را به بام طلبیده ، به دست او مسلمانان شد و از برکت صلوات بر آن حضرت ، مسلمانان را دولت غناء، و یهودى را سعادت اسلام روزى شد.
۴۱ – سه صلوات و شیرین شدن عسل
روزى رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – در نخلستان نشسته بود، و امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در خدمت آن جناب بود ناگاه زنبور عسلى به نزد آن حضرت آمد، گرد آن حضرت مى گردید. آن جناب – (صلى الله علیه و آله و سلم ) به امیرالمومنین – (علیه السلام ) – فرمود: ((این زنبور مى خواهد که ما را ضیافت کند. مى گوید که قدرى عسل در فلان موضع گذاشته ام . امیرالمومنین – (علیه السلام ) – را بفرست که آن را بیاورد.))
امیرالمؤ منین – (علیه السلام ) – رفت ، و آن عسل را حضور پیامبر آورد.
رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – از آن زنبور پرسید: ((خورش شما شکوفه تلخ است ، به چه سبب در درون شما شیرین مى گردد؟))
عرض کرد: آن به برکت جناب شماست ؛ زیرا که هرگاه که قدرى از شکوفه در درون ما، در مى آید، فى الحال الهام الهى به ما مى رسد که سه نوبت بر شما صلوات فرستیم و به برکت آن صلوات ، شکوفه تلخ در درون ما شیرین مى شود.
۴۲ – پر و پال ملک به واسطه صلوات
حق – سبحانه و تعالى – به ملکى فرمود که فلان شهر را ویران کن .
وقتى آن ملک به آن شهر آمد، گریه کودکان و ناله زنان و فریاد چهارپایان را شنید، برایشان رحم نموده و بر ویرانى آن شهر اقدام نکرد. تند باد قهر، از مهیب جلال وزیده ، پر و بال آن ملک را در هم شکست ؛ و از بالا رفتن بر افلاک ، محروم و مهجور ماند.
روزى جبرییل – (علیه السلام ) – او را گریان و نالان بر روى خاک افتاده دید.
دلش بر پریشان حالى و شکسته بالى آن ملک سوخت . حال عجز و بیچارگى و ضعف و آوارگى او را به بارگاه جلال عرض ‍ کرد.
خطاب آمد به او بگو: بر حبیب من محمد – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – صلوات فرستد تا به برکت آن پر و بال به او برگردد. به او گفته شد. آن ملک به وظایف صلوات قیام نمود. و بال اقبال باز یافته به فراغ بال به جانب آشیانه خود پرواز نمود.

۴۳- رفع فقر
رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – فرمود:
((صلوات فرستادن فقر را بر طرف مى کند.))
۴۴ – اداى قرض
در تاریخ مدینه دهلویست که یک مرد نیک سه هزار اشرفى وام داشت و بستانکار از او شکایت کرد او را نزد قاضى برد، و یک ماه مهلت گرفت و رفت به درگاه خداى تعالى و بر پیغمبر – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – زارى کرد. شب ۲۷ ماه در خواب دید که یکى مى گوید: خدا وام تو را مى پردازد! برو نزد ابن عیساى وزیر و بگو رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – مى فرماید سه هزار وامم را بپرداز.
بیدار شد و شاد بود و با خود اندیشید که اگر گفت : نشانه این واقعه چیست ؟ چه گویم ؟ آن روز خوددارى کرد و شب دوم هم همین خواب را دید و شادمان بیدار شد و باز هم شرمش آمد و آن روز هم نزد وزیر نرفت .
شب سوم باز پیغمبر را خواب دید که سبب نرفتن را از او پرسید و گفت : از شما نشانى راستى این واقعه را مى خواهم ؟
پیغمبر آن را پسندید و فرمود: ((به او بگو تو پس از نماز سپیده دم تا بر آمدن خورشید پیش از آن که با کسى سخن گویى پنج هزار بار بر من صلوات مى فرستى و جز خدا و کرام الکاتبین آن را ندانند.))
روز سوم رفت و خوابش را با نشانى گفت ، وزیر شاد شد و گفت : مرحبا به رسول خدا – (صلى الله علیه و آله و سلم ) – و سه هزار اشرفى براى پرداخت وام به من داد و سه هزار براى هزینه عیال و سه هزار براى سرمایه کار و از من خواست پیوند دوستى از او نبرم و هر نیازى را به او پیشنهاد کنم . سه هزار را نزد قاضى بردم و بستانکار را با افسوس و آه نزد او دیدم و پول ها را شمردم و داستان را گفتم .
قاضى گفت : چرا همه کرم از وزیر باشد، من خود وام تو را مى پردازم .

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




ارسال توسط خوشخو

آرشیو مطالب
همسنگران
امکانات جانبی